بنچمارک چیست و چه عملکردی در کسب و کار دارد؟

موضوعات اصلی ذکر شده در این صفحه

آیا تا به حال خود را در معرض آزمایش قرار داده اید؟ به عنوان مثال، عملکرد حرفه ای یا توانایی های شما؟اولین چیزی که به ذهن خطور می کند، مقایسه خود با دیگران یا افراد با سابقه است. تعداد معمول ساعات کار مفید در رشته شما چقدر است؟ کسب و کارها نیز از همین الگو پیروی می کنند. چگونه می توانید تعیین کنید که آیا طرح بازاریابی شما موثر است؟ یا چگونه می خواهید تعیین کنید که آیا صفحه فرود محصول موفقی ایجاد کرده اید؟ آیا فروش در این ماه قوی بوده است؟ اینجاست که بنچمارک وارد عمل می شود تا بتوانید به این سوالات پاسخ دهید! با این حال، معیار دقیقاً چیست؟ چگونه می توانیم خودآزمایی انجام دهیم و هدف آنها چیست؟ تا پایان این مقاله از وبسایت مجریان وب با ما همراه باشید تا نه تنها همه چیز را توضیح دهیم بلکه در مورد اینکه بنچمارک چیست اطلاعات جامعی را برای شما بازگو کنیم.

بنچمارک را چگونه تعریف می کنند؟

هنگام مقایسه دو یا چند محصول، به پارامترها و ارقام نیاز داریم. چیزی که قابل اندازه گیری است، به عنوان استاندارد صنعت در نظر گرفته می شود و نیاز به معیار دارد.این معیار، معیار ما برای مقایسه است. به عنوان مثال، سطح متوسط رضایت مصرف کننده از همبرگر و کیفیت مواد تشکیل دهنده آن چقدر است؟ این دو دستورالعمل به صاحب رستوران در دستیابی به موفقیت کمک می کند.شتاب اولیه خودرو (صفر تا صد) نیز یک معیار در نظر گرفته می شود. خودرویی با شتاب 0 تا 100 کیلومتر بر ساعت کمتر از 5 ثانیه عملکرد قابل قبولی دارد.معیارها و استانداردهای مختلفی ممکن است برای یک خرده فروش آنلاین ارزیابی شود، مانند میانگین ارزش سبد خرید.بدیهی است که ما همیشه معیارهای عمومی خاص صنعت را بررسی نمی کنیم. به عنوان مثال، همان فروشگاه ممکن است از یک فروشگاه بزرگتر و موفق تر به عنوان معیار استفاده کند. در این شرایط معیار و معیار مقایسه او عملکرد فروشگاه دوم به تنهایی است. به طور خاص، چه نسبتی از ترافیک آن ارگانیک است؟ صفحه برای محصول چگونه است؟ سرعت سایت چقدر است احتمالاً در حال حاضر این سؤال را دارید که بنچمارک به چه معناست؟

از آنجایی که نمی دانیم در مسیر درست یا نادرست هستیم، وقتی خود را با دیگران مقایسه نکنیم، پیشرفت دشوار است. در کسب و کار، معیار مقایسه مجموعه ای (از عملکرد بخش های مختلف گرفته تا استراتژی) با سایر سازمان ها و رقبا است. بدیهی است که نباید شرکت خود را مدام با دیگران مقایسه کنید. مقایسه عملکرد تیم های خود به شما امکان می دهد یک استاندارد ایجاد کنید. از سوی دیگر، مقایسه کردن خود با یک رقیب در حوزه صنعت شما همیشه کار درستی نیست. شما ممکن است یک برند را در بازار دیگری انتخاب کنید! به عنوان مثال، شرکت هواپیمایی ساوت وست، عملکرد خود را با عملکرد یک تولید کننده خودروهای مسابقه ای تطبیق داد تا یکی از فرآیندهای خود را بهینه کند و از نتایج آن استفاده نماید. اما خلاصه ای دیگر، بگوییم که یک استاندارد محک زنی وجود دارد و ما روش مقایسه و محک گذاری را بر اساس آن معیار قرار می دهیم.بدیهی است، به خاطر داشته باشید که هر دوی تعاریف ما مربوط به تجارت بودند. ممکن است در مورد معیارهای CPU یا کارت گرافیک شنیده باشید. اما پرداختن به این موضوع خارج از محدوده این مقاله و حوصله شخص شما است.

مزایای بنچمارک چیست؟

همانطور که در بخش قبل گفته شد، می‌توانید محصولات، فرآیندها و عملیات خود را با سایرین مقایسه کنید و معیارهایی را ایجاد کنید. در معنای وسیع، با انجام این اقدام، مجموعه شما در مسیر پیشرفت قرار می گیرد، زیرا می توانید از قابلیت های رقبا و سایر برندها درس بگیرید و مسیر خود را تنظیم کنید. علاوه بر این، با انجام این کار هزینه ها کاهش پیدا خواهد کرد. و سود کسب وکار شما افزایش می یابد و ممکن است مشتریان وفادار بیشتری را جذب کنید. جدای از آن، بسیاری از شرکت‌ها و سازمان‌ها ممکن است برای به دست آوردن مزیت رقابتی برای برند خود در این عمل شرکت کنند. یکی از با ارزش ترین اطلاعات جمع آوری شده از طریق بنچمارک، شکاف ها یا خلأهای صنعت است. بخش هایی که هیچ رقیبی وارد آن نشده است. با شناسایی این فضاهای خالی و پر کردن آنها، ممکن است یک مزیت رقابتی ایجاد کنید. به طور کلی، اگر بخواهیم بدانیم معیارسنجی چه مزایایی دارد، می‌توانیم با مراجعه به موارد زیر کار خود را ساده‌تر کنیم:

  • شناسایی و اولویت بندی فرصت های بهبود برای کسب وکار شما
  • دانش بهتر و دقیق تر از خواسته های مشتری؛ شناسایی نقاط قوت و محدودیت های برند یک شخص
  • تعیین اهداف و عملکرد پیش بینی شده، نظارت بر عملکرد و ارتقاء مدیریت تغییر
  • درک دقیق رقبا برای قوی تر به نظر رسیدن در رقابت

در چندین روش، ممکن است شرکت، محصول، شیوه ها یا هر چیز دیگری را معیار قرار دهید. در قسمت بعدی به انواع مختلف آن می پردازیم.

انواع مدل های بنچمارک

معیارسازی کسب و کار یک تکنیک گسترده و موثر است. اما چگونه می توانیم خودمان را بسنجیم؟ چه چیزی را باید با دیگران مقایسه کرد؟ بیایید مدل های مختلف را با هم بررسی کنیم:

  • رقابتی

این تکنیک معیارسازی کسب و کار به عنوان مادر همه تکنیک ها شناخته می شود. معیار رقابتی تعیین می کند که شما در رابطه با رقبای خود کجا هستید.دیدن افزایش اعداد در بسیاری از پارامترها جذاب است. با این وجود، تنها با مقایسه آن با داده های رقبای خود می توانید تعیین کنید که آیا این رشد سودمند بوده است یا خیر.با معیار مقایسه ای، می توانید تعیین کنید که کدام رقبا عملکرد بهتری دارند و چه چیزی را ارائه می دهند که شما انجام نمی دهید. شما همچنین می توانید روندهای خاص صنعت را شناسایی کنید.در این نوع بنچمارک، معیارهایی مانند فروش، سود و عوامل خاص صنعت اندازه‌گیری می‌شوند. این داده ها به شما در محاسبه سهم بازار و افزایش بیشتر آن کمک می کند.

 

  • راهبردی

در این نوع بنچمارک، نیازی به مقایسه خود با شرکت های دیگر در حوزه کاری خود ندارید. از شما انتظار می رود که از موفقیت دیگران، صرف نظر از بخشی که در آن فعالیت می کنند، درس بگیرید.در واقع، اگر بخواهیم نوع استراتژیک بنچمارک را تعریف کنیم، باید بگوییم که مقایسه ای با بهترین ها است تا نقاط قوت و معایب آن را شناسایی کنیم تا بهترین عملکرد را ارائه دهیم!هدف کاملاً واضح است: کشف بهترین استراتژی ها و رویکردهای برنده بازار!در بخش قبل، نمونه‌ای از یک شرکت هواپیمایی را ارائه کردیم که خود را در برابر یک تولیدکننده خودروهای مسابقه‌ای محک زده است. این مثال نوعی معیار استراتژیک را نشان داد.بیایید تصور کنیم شغل شما فروش لوازم جانبی تلفن همراه است. در این میان شما با برندی آشنا هستید که در صنعت بیمه فعالیت می کند و ترافیک ورودی زیادی دریافت می کند.از قضا، شما همچنین می خواهید ترافیک وب سایت را افزایش دهید. با ارزیابی عملکرد این شرکت بیمه، ممکن است خود را به چالش بکشید و انگیزه بگیرید. فقط او را زیر میکروسکوپ قرار دهید و تمام ویژگی های او را بسنجید!

  • عملکردی

در این دسته، عملکرد شرکت، محصول یا خدمات بر اساس یک معیار اندازه گیری می شود. این نوع بنچمارک شامل عواملی مانند قیمت، کیفیت، رضایت مشتری و طراحی محصول است. برای ارزیابی موفقیت در سطح بالاتر، شرکت ممکن است از عوامل دیگری مانند استراتژی قیمت گذاری، حجم فروش، هزینه ها و درآمد استفاده کند. برای اندازه گیری عملکرد خدمات مشتری، به عنوان مثال، می توانید از امتیاز خالص تبلیغ کننده (NPS) استفاده کنید.

 

  • دیجیتال

همه شرکت هایی که در حوزه دیجیتال فعالیت می کنند باید عملیات مبتنی بر وب خود را آزمایش کنند. این مدل تمام فاکتورهای دنیای دیجیتال از جمله نرخ تعامل، تعداد فالوورهای شبکه اجتماعی، ترافیک وب سایت و نرخ کلیک را در بر می گیرد.معیار مورد نظر باید قابل کمیت و مقایسه باشد تا مشخص شود چه چیزی خوب عمل کرده است، چه کسی موفق تر است و چرا، و چه کسی پیروزتر است.به عنوان مثال، ممکن است تعداد جستجوهای برند در ماه، تعداد کاربران فعال در ماه و تعداد نصب برنامه را مشاهده کنید. همه چیز با هدف شما در ارتباط است.هدف از این فعالیت شناسایی نقاط ضعف و قوی برنامه خود است تا در هنگام تخصیص منابع، طراحی استراتژی های بعدی و سایر موقعیت های مشابه عملکرد بهتری داشته باشید.یک مثال: چطور؟ شما می توانید صفحات فرودهای خود را در مقابل رقبای بین المللی و ایرانی ارزیابی کنید. چه تفاوت هایی مانع پیشرفت شما می شود؟ آیا صفحه فرود شما به درستی طراحی شده است؟چرا نرخ تبدیل شما در صفحات فرود کمتر است؟ آیا شما به درستی صفحه فرود خود را طراحی کرده اید.

توجه : برخلاف تکنیک‌های قبلی بنچمارک، معیار دیجیتال کار شما را ساده‌تر می‌کند زیرا تقریباً به تمام اطلاعات رقبا دسترسی دارید. نسبت اطلاعات سری در مورد فعالیت های آن کمتر از سایر انواع است و عملاً همه چیز به راحتی قابل دسترسی است.

 

  • رویه و تکنیک

در این پارادایم، روش ها و اقدامات ارزیابی می شود. از کیفیت به کمیت!ممکن است فردی که با کار محول شده است ارزیابی شود، همچنین تکنیک و روش تکمیل آن!هدف به حداکثر رساندن تکنیک ها و رویه های انجام کار و سایر فعالیت ها است. افراد و شرکت های موفق چگونه رفتار می کنند؟شما می توانید فرآیند اصلی سازمان خود را مطالعه کنید تا ببینید کدام تیم ها عملکرد بهتری دارند و در کدام مشاغل برتر هستید. بدیهی است که این روایت تنها به شرکت شما محدود نمی شود. شما می توانید از داده ها و اطلاعات سایر رقبا یا مشاغل در زمینه خود برای بهبود شیوه های تجاری خود استفاده کنید.برای بهبود استراتژی بازاریابی محتوایی خود، به عنوان مثال، ممکن است فرآیند ایجاد و ارسال مطالب وبلاگ را آزمایش کنید.

یک مثال داخلی را با من در نظر بگیرید:

فرض کنید که جلسات کاری برای شما مفید است و نقش مهمی در انتخاب های شما و آینده شرکت شما دارد. با این حال، اخیرا شاهد کاهش بهره وری و عملکرد برخی از کارمندان فعال و عالی خود بوده اید.ممکن است فکر کنید که این کاهش بهره وری و اثربخشی نتیجه جلسات مکرر آنلاین است.ابتدا، به طور مستقل اطلاعات مورد نیاز برای هر یک از نیروهای خود را جمع آوری کنید:جلسه چند ساعت طول می کشد؟چند ساعت به تنهایی کار می کنند؟سپس، یک هدف حضور مشخص برای جلسات آنلاین هفتگی تعین کنید مثلا در یک بازه 3 ساعته حالا شما عملکرد کارمندان که بالاتر و پایین تر از این استاندارد هستند را تحلیل کنید تا ببینید آیا شما دقیق بودید یا موضوع جای دیگری است!

 

  • درونی؛ داخلی

محک گذاری داخلی شامل مقایسه تیم ها و افراد درون یک سازمان است. اندازه‌گیری‌های سازمانی داخلی، مانند مقدار کار تخصیص‌یافته، زمان لازم برای تکمیل کار، هزینه‌ها، درآمد و …، در بین تیم‌ها و اعضا مقایسه می‌شوند.معیارهای داخلی برای شرکت های بزرگ با چندین تیم مفیدتر است. هدف آن شناسایی کارایی، بهره‌وری و سطح انتظارات تیم‌های مختلف است. همچنین شامل بهبود و بهینه سازی اجرای وظایف و افزایش عملکرد کلی کسب و کار است.

 

  • خارجی

در این رویکرد، شرکت با سایر شرکت ها و داده ها و آمارهای خارجی مقایسه می شود. مقایسه ممکن است با یک رقیب، صنعت به عنوان یک کل یا گروهی از خارج از کسب و کار باشد. در این روش معیار، معیارهای رقابتی، دیجیتال مارکتینگ و معیارهای استراتژیک گنجانده شده است. بزرگترین مانع بر سر راه معیارهای خارجی این است که شرکت ها اغلب اطلاعات داخلی خود را برای عموم بازگو نمی کنند. از صبر و بردباری شما بابت مطالعه این مقاله مجریان وب با موضوع بنچمارک چیست و چه کاربردی دارد صمیمانه سپاسگذاریم.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *